سفارش تبلیغ
باید خودم را هرس کنم..


باید بعضی اضافه ها را ببرم..


باید صاف کنم دلم را..


باید صاف کند دلش را..


بعضی وقت ها باید خودت را مثل درخت هرس کنی


و اِلا نمیشود درست رشد کرد..


به قول بزرگی : مهر کربلا هم که باشی وقتی جرم گرفتی و سیاه شدی ،

دیگر جای سجده نداری !


رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا، وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا، وَ تَرْحَمْنا، لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِین





      
گناه زهر است....

هیچ ذکری بالاتر ومهم تر از عزم پیوسته و همیشگی بر ترک گناه نیست ؛


یعنی تصمیم داشته باشید اگر خداوند صد سال هم به شما عمر داد ، حتی یک گناه نکنید ،


همچنان که اگر صد سال عمر کنید ، حاضر نخواهید شد یک بار تَهِ استکانی زهر بنوشید ؛حقیقت و واقع گناه هم ، زهر و سّم است.

اگر انسان یک گام در راه رضای خدا بردارد ، دیگر گامهای بعدی را نمی داند چه خواهد شد!


همان گام اول ، او را به جاهایی که نمی داند ، خواهد کشید...






      

نه میخواهم به تور ایتالیا و اسپانیا بیفتم

نه بـادام چشم‌ هـای چینـی هـا و ژاپنـی‌ هـا را ویـار کـرده‌ام

و نه نسیـم دبـی و استـانبول به کلـه‌ ام زده

نه هـوس دوبیتـی بـابـا طاهـر دارم ،

نه هـوس منـار جنبان دلـم را مـی‌ لـرزاند ،

نه مـات کیـشم ، نه موجـی خـزر .

فـاتحه‌ی سعـدی و حافـظ را هم از همـین‌ جا پـست می‌ کنـم

 من فـقط یک بلیـط رفـت مشـهد مـی‌ خواهـم

حتـی الـامکـان ، بی‌ بـرگشت . . .



دلم عجیب تنگ حرمته آقا جون ... قسمتم کن یه بار دیگه چشمم به طلایی گنبدت بیفته آقا....

 




      
بستـه هــر کس جایے از جغرافیــا دل را


و من بستـه ام سمـتِ شمال ِ شــرق ِ ایران ،بیشتـر ...





      

 

می گفت:

فرض کنید روزی 86400 تومن به حسابمون واریز می کنند

اما میگن تا 12 شب باید خرجش کنید و گرنه می سوزه...

چقدر حواسمون هست که حتی 1 ریالشم نسوزه؟!

حالا... خدا روزی 86400 ثانیه به حساب عمرمون واریز می کنه

برای بهشتی کردن خودمون

برای استفاده مفید کردن

روزی چند ثانیه/دقیقه/ساعت از فرصت هامون رو می سوزونیم؟! حیفه..حیف

 

 




      
هر چه زمان می گذرد...

مردم افسرده تر می شوند...

و این خاصیت دل بستن به زمان است...

خوشا به حال آنان که به جای زمان...

به صاحب الزمان(عج)دل می بندند..





      


اینجـــا ایران اَست!

اینجــا {جمهـوری اســلامــے } اَسـت !

اینجـا یک استثنـا اَسـت !

اینجــــا ♥سیـد علــے ♥دارَد!

اینجـا ما میمیـریم بـرای امـاممـان!

اینجـا عشــق تکـرار میشوَد !

اینجـا بـــہ کـوری چشـم {ایـالت عیش} ، {ولایـت عشـق} است.

رهبرا!

شاید از حـادثـــہ مــےترسیدیم!

تو بــہ مـا جـرات طــوفان دادی . . .



      


دیگـــر نمی تـــوانم بگویـــم : "من در زنـــدگی [خیـــر] ندیـــده ام" !

حالا که [[تــو]] را دیـــده ام .. شلمچـــــــهـ !!

چقدر دلتنگِ آن شور و نشاط اردویِ {راهیــــــــان نورم} ..



      


جنگ تفنگ ها و تانک ها سالهاست که تمام شده...

اما...

چفیه آقا داد میزند که...

مبارزه ادامه دارد...



      


به زودی تمام رسانه ها این خبر را ازکعبه مخابره خواهند کرد:

سرانجام انتظارها به پایان رسید

*مهـــدی فاطمـــه آمـــــــد*

به امید آن روز اللهم عجل لولیک الفرج



      
<      1   2   3   4      >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ وقــتی باخــــــتم..."مسیـــر" رایافتم! در بزرگراه زنــدگی.همواره "راهــــت"."راحـــــت" نخواهد بود.! هر"چــــاله ای". "چـــاره ای" به من آموخت.... دوباره فکر کن فرصت ها "دوبــــــار" نمیشوند... برای جلوگیری از "پس رفت" پس باید رفتـــــــــــــ ...