سفارش تبلیغ


هر روز ساعت دلمـ را عقب می کشمـ

تا خیال کنمـ دیر نکرده ای هنــــوز(...)

صبر ایوبـــ که سهل استـــ ...

در انتظار مهـــــــــدی،

باید صبر مهــــــــدی داشتــ !



      

 

ما همه عمّار توایـم

میثم تمّار توایـم

غُصّه نخور سیّدعلی

ما همگی یار توایـم





برچسب ها : رهبر  , 
      

 

هر دشمنی که به تو چپ نگاه کند خـــــار میکنم


پـــــوزش به خاک کشم، زندگی اش تار و مــار میکنم


ســـــیّدعــلی مخـــــــور غم یار، ببین از بـــــــــرای تو


عمّـــــــــارم و به منصب خود افتـــــــــــــــــــــخار میکنم





برچسب ها : رهبر  , 
      

 

دانه های برنج را دانه دانه از روی پارچه ی سفید جمع می کند


دانه های جمع شده را که می ریزد کنار غذای هنوز خورده نشده


تازه می فهمیم کشیده شدن امتداد آن پارچه سفید،


از روی میز تا روی پاهایش، برای تمیز ماندن عبایش نیست؛


برای تمیز ماندن برنج هاست،که از قاشق می افتند،از خوردن نیفتد


با یک دست و آن هم با دست چپ، غذا خوردن سخت است....

 

 





برچسب ها : رهبر  ,  امام خوبیها  ,  دانه های برنج  , 
      

ما همان مدادرنگی های بچه گانه ایم

خیال می کنیم بزرگ شده ایم...

رفتارمان را ببین!

می گویند بابا، می نویسیم بابا. می گویند نان،

می نویسیم نان. می گویند داد، می نویسیم داد.

اصلا انگار از خودمان اراده ای نداریم

انگار نه انگار آنهایی که دارند

برایمان خط مشی تعریف می کنند دشمنند...

انگار نه انگار که از ما کینه به دل دارند

و ما درست مثل بچه گی هایمان،

بدون اینکه بدانیم چه تصویری را رنگ می کنیم

با خوشحالی خودمان را روی پازلِ بی رنگ و لعابشان می کشیم...

انگار نه انگار که این پازل قرار است برای سرنگونی خودمان رنگ شود!

انگار نه انگار که رنگ و لعابِ این پازل قرار است

وجود ما را بی رنگ و لعاب کند!

بابا آب دادشان را طوری می خوانند

که ناخود آگاه یادمان می رود چه بابایی داشتیم...

چه بابای خوبی...

بابایی که به جای نان برایمان جان می داد

و به جای آب برایمان خون می داد.

بابایی که نمی گذاشت رنگ و بوی او در خانه مان تجلی پیدا کند...

بابایی که نمی گذاشت صدای او به گوش خانه هایمان برسد.

بابای خوبم! بهترین بابای دنیا!

دوست دارم رنگم را مثل تو سُرخ انتخاب کنم

مداد تراشی بردارم و زنگار از نوکِ قلمم بگیرم و با خطی سرخ بنویسم:

راهت را ادامه می دهم بابای خوبم. بهترین بابای دنیا...

.

.

.

.

راستی بابای من تو بگو چطور راهت را ادامه دهم؟

رفتارم چطور باشد؟

حجابم چطور؟

لباسم همینطوری خوب است؟

موهایم؟

شلوارم زیاد تنگ نیست؟

....

نمی دانم چه کنم... فقط دعایم کن... راه سختی دارم

میخواهم بر عکس شنا کنم

املایی که برایم گفته اند را میخواهم دور بریزم و خود بنویسم

بنویسم بابا جان داد

بنویسم بابا خون داد...

 

 


منبع:http://efaf.mihanblog.com




      

شب اینجا آرام است ،

به دور از هیاهوی شهر و شلوغی روزمرگی ها

گویی آسمانش همیشه منتظر است،چراغانی ست،

انارهای باغچه هم با درد نبودنت آشنا هستند و دل خون

وسعتت را حیاط قلبهایمان کم دارد

امام زمانم،محبوب آفرینش

برای بودنت ، کدام راه را بپیمایم؟

بر سر کدامین جاده سبز سجاده به انتظارت نشینم؟

دلم از طعنه های روزگار گرفته است،

دلم از اشک های بی امان گرفته است،

دلم از جمعه های بدون یار گرفته است......

 





برچسب ها : امام زمان(عج)  ,  جمعه  , 
      

 

گفت: حاج آقا! من شنیده ام اگر انسان در نماز متوجه شود که کسی در حال دزدیدن کفش اوست می تواند نماز را بشکند و برود کفشش را بگیرد؛

درست است حاج آقا؟!

شیخ گفت: درست است آقا.
نمازی که در آن حواست به کفشت است، اصلاً باید شکست!

واقعـــــــا نمــــــــازهای ما هم اینگونه است؟؟باید شکست؟





برچسب ها : نماز  , 
      

مــن برای اشــک ریختــن برای حسیــن (ع)...

دلیــل نــمی خواهــم...

همین که به یـاد چـــادر خاکــی زینـــب (س) می افتــم...

چـادرم از اشــک خیــس می شــود...

 





برچسب ها : حجاب  ,  چادر  ,  امام حسین(ع)  ,  چادر خاکی زینب  , 
      

 

فقـط کافیـست هنگــــام گـرفتـــــاری بگـویید :

" الهــــی رضــــاً برضــــاک " ... " خدایا راضیم به رضایت "

تا محال ِ عـالـم بشود ممکن ِ تـو ...

/اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا/

گر نگهدار من آنست که من میدانم شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد ...





برچسب ها : خـــــــــدا  ,  رضای خدا  , 
      

خـاصیـــت گــنـاه اســت . . . !

یـک لــکه روے دل ؛

و یـک ســوراخ تــوے وجـدان . . .

 




      
<      1   2   3   4   5      >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ وقــتی باخــــــتم..."مسیـــر" رایافتم! در بزرگراه زنــدگی.همواره "راهــــت"."راحـــــت" نخواهد بود.! هر"چــــاله ای". "چـــاره ای" به من آموخت.... دوباره فکر کن فرصت ها "دوبــــــار" نمیشوند... برای جلوگیری از "پس رفت" پس باید رفتـــــــــــــ ...